مراسم افتتاحیه المپیک پاریس که می بینید دو سمت متفاوت از یک شهر را نشان می دهد. شهری که برآیند تمدن بشری و رشد فرهنگ و هنر آن را به پایان زیبایی و کمال رسانده است و از سوی دیگر شهری که نمایانگر تمدنی است که در مقابل پروژه نابودی تمدن کمونیسم جهانی ایستاده است. که با تشویق همجنس گرایی، تشویق عدم هویت جنسیتی و مشروعیت بخشیدن به نهاد خانواده است.
مراسم افتتاحیه المپیک پاریس علاوه بر زیبایی و تماشای یک مراسم افتتاحیه منحصر به فرد، حاوی زشتی وحشیانه یک پروژه شیطانی برای تخریب هویت جنسیتی و تخریب هنجارهای طبیعی در زندگی اجتماعی مردم به ویژه غربی ها است.
از یونان باستان تا روم، از قرون وسطی تا دروازههای رنسانس، انسان غربی شجاعانه مرزهای علم را از علوم ظریف مانند ریاضیات و فیزیک گرفته تا علوم انسانی مانند روانشناسی و جامعهشناسی، از جغرافیا و نجوم تا اقتصاد و سیاست و تلاش جمعی فرهنگ بشری در قالبی زیبا مانند دموکراسی به بشریت عرضه شده است، اما همین دموکراسی به بلایی تبدیل شده است که هیچ دستاورد بشری از پیله خشونت از آن فرار نمی کند. چپ و روشنفکران بسمه ای با سخنان و آرمان های زیبا به برداشت و کوبیدن این درخت تنوار مشغولند.
بنابراین، اگر در پاریس ملاقات کنیم، عجیب نیست. در بطن تمدن اروپایی، که نخستین گام های دموکراسی را پیش می برد، می توان صحنه هایی از برنامه ریزی برای ایجاد سردرگمی و هویت جنسیتی را مشاهده کرد.
اگر برنامه زنده افتتاحیه المپیک را دیدید، سه شخصیت با لباس های رنگارنگ در یک کتابخانه بزرگ در پاریس نشسته اند و کتاب را به عنوان پدیده ادبیات فرانسه معرفی می کنند.
در بین این سه نفر یک دختر سفیدپوست، یک پسر رنگین پوست و یک نفر که جنسیتش مشخص نیست وجود دارد. این سه نفر در نهایت در را به روی مخاطب می بندند و صحنه های رابطه جنسی سه نفره را در یک اتاق خلق می کنند. و این علاوه بر دیدن خوانندگان زن بدون ریش و برافراشتن پرچم های رنگی به جای پرچم ملی کشورهاست.
همچنین تمسخر مسیح و نقاشی شام آخر که خشم مسیحیان را برانگیخت و باعث عذرخواهی مقامات المپیک از مسیحیان شد.
و اخیراً قهرمانی بوکسور الجزایری که وضعیت زن یا مرد او محل بحث و البته سردرگمی است برنامه ریزی شد.
قبلاً نوشتم که حق زندگی عادی، زندگی آبرومندانه، داشتن فرزند و ازدواج حق طبیعی هر فرد با هویت جنسی است که جوهره دموکراسی است. اما معرفی این شیوه زندگی و ایجاد آشفتگی جنسیتی در نسل جوان که بسیار تأثیرگذار هستند و هنوز هویت جنسیتی خود را درک نکرده اند، بهره برداری متقلبانه از سوراخ های دموکراسی است.
پیش از این فیلم «آبی گرمترین رنگ است» یا «زندگی ادل» ساخته راهب فرانسوی عبداللطیف در این باره ساخته شده بود. زندگی ادل، دختر جوانی از طبقه کارگر که میل جنسی به پسر دارد، پس از آشنایی با دختر همجنس گرا که خانواده اش روشنفکر و هنرمند هستند، تغییر می کند و ادل به همجنس گرایی روی می آورد، اما در نهایت…
می خواستم بگویم که فرانسه مرز جهان آزاد و دموکراتیک و شاید مسیری مبتنی بر حقوق بشر با اتحاد نامقدسی است که برخاسته از افراط گرایی چپ و جهانی و متخصص مذهبی داعش و با بهره گیری از بحران جمعیتی توسعه یافته است. غرب کشور و حتی برخی کشورهای دیگر از یک سو با این پروژه های بد، ساختار خانواده و فرزندآوری را از بین می برند و از سوی دیگر با تولد مهاجران، ترکیب جمعیتی به نفع توده ها تغییر می کند. جامعه فاقد نوآوری، فرهنگ و هنر است.
گروهی که تنها تخریب ساختمان ها و هرج و مرج را از چپ و تنها اطاعت بی چون و چرا و جزم اندیشی داعش را از دین گرفته اند.
که هر دوی اینها به دلیل مفهوم مارکسیسم و مذهب که رویه غالب شده است، اشتباه است. در یک زیربخش بد که جای اصلی را گرفت.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "المپیک ؛ پاریس زیبا ، پاریس زشت" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "المپیک ؛ پاریس زیبا ، پاریس زشت"، کلیک کنید.