مزخرفات فارسی: خلاصه کتاب رضا شکراللهی و درس های اصلی آن

مزخرفات فارسی: خلاصه کتاب رضا شکراللهی و درس های اصلی آن

خلاصه کتاب مزخرفات فارسی ( نویسنده رضا شکراللهی )

خلاصه کتاب مزخرفات فارسی رضا شکراللهی، یه جورایی نقش یه آینه رو داره که اشتباهات رایج زبونمون رو با چاشنی طنز بهمون نشون می ده تا بهتر و درست تر حرف بزنیم و بنویسیم. این کتاب برای هر کسی که می خواد فارسی رو قشنگ تر استفاده کنه، یه گنج واقعی به حساب میاد.

اگر شما هم مثل خیلی های دیگه، گاهی تو نوشتن یا حرف زدن فارسی گیج می شید، یا دوست دارید بدونید فلان کلمه رو چطور باید به کار برد، پس جای درستی اومدید. این کتاب نه فقط یه راهنمای سادس، بلکه با قلم شیرین و طنزآلود رضا شکراللهی، یادگیری رو براتون حسابی جذاب و به یادموندنی می کنه. ما اینجا قصد داریم یه سفر عمیق به دنیای این کتاب داشته باشیم و ببینیم چه گوهرهای زبانی ای توش پنهونه، بدون اینکه نیاز باشه کل کتاب رو زیر و رو کنید. البته که خوندن کاملش یه چیز دیگه ست و لذت خاص خودش رو داره!

رضا شکراللهی: از ویراستاری تا طنزپردازی، خالق شیرینی زبان

تا حالا شده یه ویراستار رو تصور کنید که فقط با قواعد خشک و خالی سر و کار داره؟ خب، رضا شکراللهی دقیقاً برعکس این تصوره! ایشون یه ویراستار کاربلد تو حوزه ادبیات داستانیه که سال ها تجربه داره. اما فقط یه ویراستار معمولی نیست؛ ایشون یه طنزپرداز حسابی هم هست که می تونه سخت ترین قواعد زبانی رو هم با نمک و شیرینی خاص خودش، جوری بیان کنه که هم از خنده روده بر بشید و هم مطلب رو تو ذهنتون حک کنید.

داستان کتاب مزخرفات فارسی از همین جا شروع می شه. شکراللهی تو روزنامه ها و رسانه هایی مثل اعتماد و وقایع تهرانیه، یه سری یادداشت های کوتاه تحت عنوان شیرینی زبان می نوشت. این یادداشت ها جنبه آموزش عمومی داشتند و قرار نبود وارد مباحث تخصصی زبان شناسی بشن. هدفش این بود که ظرایف و ریزه کاری های زبان فارسی رو به یه زبان ساده و خودمونی بیان کنه. بعد از کلی استقبال، این یادداشت ها جمع آوری و شد همین کتابی که الان اسمش سر زبوناست: مزخرفات فارسی. چاشنی طنز باعث شد که این یادداشت ها یه جورایی تو ذهن خواننده موندگار بشن و همین هم راز موفقیت این کتابه.

حالا فکر کنید، یه آدمی که هم از نزدیک با چم وخم زبان سروکار داره و هم استعداد طنزپردازی داره، وقتی می شینه که اشتباهات رایج زبانی رو بگه، چقدر می تونه کارش رو جذاب در بیاره. شکراللهی با نگاه تیزبین یک ویراستار، تمام غلط های مصطلح و مزخرفات زبانی رو شناسایی کرده و بعد با قلم شیطون خودش، جوری بهمون گوشزد می کنه که هم بخندیم و هم یاد بگیریم دیگه اون اشتباه رو تکرار نکنیم. واقعاً باید بهش دست مریزاد گفت برای این شیوه آموزشی منحصربه فرد.

مزخرفات: واژه ای با معنای پنهان (رمزگشایی از عنوان کتاب)

شاید اولین چیزی که با شنیدن اسم مزخرفات فارسی به ذهنمون می رسه، اینه که با یه عالمه حرف بی سروته و پرت و پلا طرفیم. مگه نه؟ معمولاً کلمه مزخرف رو برای هر چیز بی ارزش، احمقانه یا به دردنخور به کار می بریم. مثلاً می گیم فلانی مزخرف می گه یا این فیلم حسابی مزخرفه. اما رضا شکراللهی یه جورایی با این اسم گذاری یه بازی کلامی با ما کرده که عمق بیشتری داره.

خودش تو یکی از یادداشت های کتاب، راز این اسم رو فاش می کنه. می گه که خیلی از ماها وقتی می خوایم یه چیز رو خیلی کوبنده توصیف کنیم، از کلمه مزخرف استفاده می کنیم و خیال خودمون رو راحت می کنیم. در حالی که عرب ها برای اینجور چیزها می گن هَراء. و اما اصل کلمه مزخرف چیست؟ تو زبان عربی، مزخرف دو تا معنی اصلی داره که حسابی فرق می کنه با اون چیزی که ما معمولاً به کار می بریم:

  • آراسته: برای اشیا و اشخاص. مثلاً وقتی می گن بیت مزخرف، یعنی خونه ای که قشنگ تزیین شده و آراسته ست.
  • چاشنی زده: برای غذا. یعنی غذایی که بهش چاشنی و ادویه زدن و خوش طعم شده.

حالا که معنی اصلی مزخرف رو می دونیم، می فهمیم که چرا شکراللهی این اسم رو برای کتابش انتخاب کرده. اون می خواسته بگه این غلط های رایج و نادرست نویسی ها و نادرست گویی ها، یه جورایی مثل یه پرده ی زرق وبرق دار یا چاشنی های غلط انداز روی زبان ما نشستن. یه ظاهر آراسته دارن اما تهش غلط و اشتباهن. مثل غذایی که چاشنی بد بهش زدن و مزه ش رو خراب کرده. پس مزخرفات فارسی یعنی اون اشتباهاتی که خودشون رو زیبا و درست نشون می دن، اما در واقع دارن زیبایی و درستی زبان فارسی رو زیر سوال می برن. یه انتخاب هوشمندانه که نگاهی متفاوت به اشتباهات زبانی میندازه و حسابی آدم رو به فکر فرو می بره.

مروری بر مهمترین مزخرفات زبانی: درس هایی که از کتاب می آموزیم

خب، رسیدیم به بخش جذاب ماجرا! اینجاست که رضا شکراللهی آستین بالا می زنه و دونه دونه اشتباهات رایج رو برامون رو می کنه. با مثال هایی که آورده، واقعاً می شه عمق مشکلات رو فهمید و راه حل ها رو یاد گرفت. بیاید ببینیم مهمترین این مزخرفات چی ها هستن:

هکسره: حذف و اضافه ه پایانی، یک اشتباه رایج اما ساده

حتماً اسم هکسره رو شنیدید، یا حداقل باهاش درگیر بودید. این یکی از اون اشتباهاته که اگه یه بار درست یاد بگیرید، دیگه نمی تونید اشتباه کردن بقیه رو تحمل کنید! هکسره یعنی اضافه کردن یه ه بیجا آخر کلماتی که نباید ه بگیرن، یا حذف ه از کلماتی که باید ه داشته باشن. مثلاً:

  • اشتباه: خانه من (اگه منظورمون خانه متعلق به ماست)
  • درست: خانه ی من (با کسره یا همون ی اضافه برای مالکیت)

یا برعکس:

  • اشتباه: نامه ای از او دریافت کردم (اگه منظورمون یک نامه است، نه نامه متعلق به او)
  • درست: نامه ای از او دریافت کردم (با ی نکره)

شکراللهی خیلی قشنگ نشون می ده که چقدر این اشتباهات رایج شده و گاهی حتی تو جاهای رسمی هم می بینیمشون. راه حلش هم سادست: هر وقت شک کردید، کلمه رو بدون ه بخونید. اگه معنی نداد یا ناقص بود، احتمالاً باید ه داشته باشه یا کسره بگیره. اگه هم با اضافه کردن ه بی معنی شد، خب نباید ه داشته باشه!

گذار یا گزار؟ ز، ذ، ض، ظ: تفاوت های ظریف در نوشتار

این یکی دیگه واقعاً می تونه آدم رو کلافه کنه! مخصوصاً وقتی پای گذار و گزار وسط میاد. تفاوت این دوتا خیلی وقتا حسابی قاطی می شه و کلی معنی رو عوض می کنه. شکراللهی با مثال های خوبش، این تفاوت های ظریف رو حسابی شفاف می کنه:

  • گُذار (با ذ): معمولاً به معنی قرار دادن، رد کردن، پرداخت کردن یا اجازه دادن هست.

    • مثال ها: قانون گذار (کسی که قانون را وضع می کند)، بنیان گذار (کسی که بنیادی را می گذارد)، سپری کردن (گذار از زمان).
  • گزار (با ز): بیشتر به معنی انجام دادن، ادا کردن، بیان کردن یا خبر دادن هست.

    • مثال ها: سپاس گزار (کسی که سپاس را به جا می آورد)، خدمت گزار (کسی که خدمت می کند)، نمازگزار (کسی که نماز می خواند)، خبرگزار (خبردهنده).

دیدید چقدر فرق دارن؟ برای اینکه اینا تو ذهنتون بمونه، می تونید به ریشه ی فعلشون فکر کنید. گُذاشتن با ذ و گزاردن با ز. اینطوری راحت تر یادتون می مونه. مثلاً سپاس رو می گزاریم (انجام می دیم)، ولی قانون رو می گذاریم (وضع می کنیم).

افعال کردن، نمودن و داشتن: پرهیز از تکلف و بازگشت به سادگی

حتماً شما هم تو متن های رسمی یا حتی بعضی گفتگوها دیدید که بعضی ها اصرار دارن به جای کردن از نمودن یا داشتن استفاده کنن تا شاید حرفشون شیک تر به نظر بیاد. این یه جور تکلف بی جاست که زبان رو از سادگی و روانی خودش میندازه. شکراللهی با طنز همیشگی اش، این موضوع رو حسابی به چالش می کشه.

مثلاً به جای «سلام می کنم»، می شنویم «سلام دارم»! یا به جای «بازی می کنیم»، می گن «بازی داریم». این اشتباهات فقط زبان رو سنگین می کنه و هیچ ارزشی بهش اضافه نمی کنه. نویسنده به خوبی نشون می ده که «کردن» یه فعل ساده، روان و کاربردیه که نباید ازش خجالت کشید یا دنبال جایگزین های عجیب و غریب براش بود. «سلام کردنی است، نه داشتنی و نه عرض نمودنی. بازی کردنی است، نه داشتنی. مرور کردنی است، نه داشتنی و نه نمودنی. زندگی کردنی است نه داشتنی. بیان کردنی است، نه داشتنی و نه نمودنی. و بر همین قیاس گیرید هر آنچه کردنی است، ولی تازگی ها یا می داریمشان یا می نماییمشان!» این جملات شکراللهی واقعاً تلنگریه برای همه ما که به سادگی زبان برگردیم.

«سلام کردنی است، نه داشتنی و نه عرض نمودنی. بازی کردنی است، نه داشتنی. مرور کردنی است، نه داشتنی و نه نمودنی. زندگی کردنی است نه داشتنی. بیان کردنی است، نه داشتنی و نه نمودنی. و بر همین قیاس گیرید هر آنچه کردنی است، ولی تازگی ها یا می داریمشان یا می نماییمشان!»

اشتباهات ناشی از هم معنایی: از بر علیه تا پس بنابراین

گاهی وقت ها ما برای تاکید بیشتر، دو تا کلمه یا عبارت که یک معنی دارن رو کنار هم به کار می بریم و فکر می کنیم داریم کار درستی می کنیم. اما در واقع داریم یه اشتباه بزرگ انجام می دیم! اینجور اشتباهات، نشون دهنده اینه که به معنی دقیق کلمات توجه نکردیم.

مشهورترین مثالش بر علیه هست. علیه خودش به معنی بر ضررِ یا در برابرِ هست، پس نیازی به اضافه کردن بر نداره. کافیه بگیم علیه او یا علیه من. یا مثلاً پس بنابراین. خب، پس خودش معنی نتیجه گیری و بنابراین هم همین معنی رو می ده. دیگه چرا هر دو رو با هم بگیم؟ کافیه یکی از این دو رو انتخاب کنیم. شکراللهی مثال های زیاد دیگه ای هم از این دست می آره که بهمون یادآوری می کنه قبل از به کار بردن کلمات، حسابی به معنی شون فکر کنیم و مطمئن بشیم که داریم ازشون درست استفاده می کنیم.

ضرب المثل ها و اصطلاحات: چه کسی جلوی غازی معلق بازی می کند؟

ضرب المثل ها و اصطلاحات بخش شیرین و پرکاربردی از زبان فارسی ان، اما در عین حال، بیشترین اشتباهات هم تو همین بخش رخ می ده! خیلی وقتا از روی عادت یا شنیدن اشتباه، ضرب المثل ها رو غلط به کار می بریم یا حتی کلماتشون رو عوض می کنیم. یه مثال خیلی معروف همون جلوی غازی معلق بازی هست.

بیشتر ما فکر می کنیم این غازی همون غاز پرنده ست! یا بعضی ها هم فکر می کنن منظور قاضی دادگاهه. اما داستان چیز دیگه ست! شکراللهی می گه که ریشه این ضرب المثل برمی گرده به غازی به معنی مرد جنگی یا جنگجو. پس ضرب المثل اصلی اینه: جلوی غازی، بازی نکن یا جلوی قاضی، معلق بازی نکن. که البته ریشه درستش به قاضی برمیگرده که نباید جلوی اون کار عجیب کرد. این اشتباهات نه فقط معنی ضرب المثل رو عوض می کنه، بلکه کل حس و حالش رو هم از بین می بره. کتاب مزخرفات فارسی پر از اینجور مثال هاست که ریشه صحیح ضرب المثل ها رو بهمون یاد می ده و کمک می کنه دیگه این اشتباهات رو تکرار نکنیم.

غلط های املایی و آوایی: لشکر و لشگر، اشک و اشگ

بعضی از اشتباهات هم ریشه شون تو تفاوت بین گفتار و نوشتاره. یعنی ما یه کلمه رو یه جور تلفظ می کنیم، اما نوشتنش یه جور دیگه ست. این موضوع می تونه حسابی گیج کننده باشه و باعث غلط املایی بشه. رضا شکراللهی این بحث رو با مثال های جالبی مثل لشکر و لشگر یا اشک و اشگ توضیح می ده.

او می گه که در زبان فارسی، بعضی از قواعد آوایی وجود دارن که باعث می شن ما کافِ بعضی کلمات رو شبیه گاف تلفظ کنیم، مخصوصاً اگه قبلش شین ساکن باشه. مثلاً ما معمولاً «اشک» رو «اشگ» و «مشکی» رو «مشگی» تلفظ می کنیم، و این کاملاً طبیعیه و جزئی از آوای زبون ماست. اما مهم اینه که تو نوشتار، این کلمات همچنان با «کاف» نوشته می شن. اگه «اشگ» رو با «گاف» بنویسیم، می شه غلط املایی. اما درباره «لشکر»، قضیه کمی فرق داره. این کلمه انقدر با «گاف» (لشگر) نوشته و شنیده شده که حتی بعضی از نویسنده ها و روزنامه نگارها هم گاهی شک می کنن که کدوم درسته. کتاب مزخرفات فارسی بهمون یادآوری می کنه که باید حواسمون باشه بین چیزی که می شنویم و چیزی که می نویسیم تفاوت قائله بشیم تا دچار غلط املایی نشیم.

«اگر هم در نوشتن این کار را نکنیم، در بیان این جور واژه ها، کاف ِ کلمه را بیشتر به گاف نزدیک می کنیم و در مورد خاص «لشکر» کاملاً آن را به گاف تبدیل می کنیم. بحث غلط و درستی در میان نیست. زبان فارسی فقط دستور زبان و آیین نگارش ندارد؛ هر زبانی، از جمله زبان فارسی، قواعد آوایی هم دارد.»

سایر نکات کاربردی و جذاب

کتاب مزخرفات فارسی فقط به همین چند تا اشتباه مهم بسنده نمی کنه. لیست اشتباهات و ظرایفی که شکراللهی بهشون پرداخته، حسابی بلند بالاست و هر کدومشون یه درس جداگانه دارن. بیایید چند تای دیگه رو هم مرور کنیم:

  1. تصفیه حساب یا تسویه حساب؟

    اینجا هم باز یه اشتباه رایج داریم. تصفیه به معنی پاک کردن و پالایشه، مثل تصفیه آب. اما تسویه به معنی برابر کردن، تسویه کردن بدهی و حساب و کتابه. پس درستش تسویه حساب هستش.

  2. پیشخان یا پیشخوان؟

    فکر می کنید کدوم درسته؟ پیشخوان به جایی گفته می شه که چیزی روش قرار می گیره (مثلاً پیشخوان مغازه). پس اون میز بلند جلوی مغازه ها، پیشخوان هستش.

  3. پینگلیش؛ نوشتن به سبک دایناسورها!

    شکراللهی به پینگلیش هم اشاره می کنه. یعنی نوشتن فارسی با حروف لاتین. این سبک نوشتار، هرچند که تو فضای مجازی رایج شده، اما از نظر قواعد زبانی و زیبایی شناسی، حسابی به زبان فارسی آسیب می زنه و باید ازش پرهیز کرد.

  4. مختلفِ گوناگونِ پرشمارِ متفاوت

    یه اشتباه دیگه، استفاده از کلمات هم معنای پشت سر همه برای تاکید! مثل همین مثالی که شکراللهی آورده. مختلف، گوناگون، پرشمار و متفاوت همشون یه معنی رو می رسونن. دیگه چرا همه رو کنار هم بیاریم؟ کافیه یکی رو انتخاب کنیم و بقیه اش رو حذف کنیم تا متنمون روان تر و زیباتر بشه.

  5. غلط کردی که خوب نوشتی

    این عنوان یکی از یادداشت های طنزآمیز شکراللهیه که به این موضوع اشاره می کنه که گاهی آدم ها از بس تلاش می کنن درست و رسمی بنویسن، اونقدر متکلف و پیچیده می نویسن که خوندن متن برای خواننده سخت می شه. پیامش اینه که گاهی سادگی و روانی، از همه چیز مهم تره.

  6. انتقادِ آدم باید از آدم باشد

    تو این قسمت، شکراللهی به اشتباهاتی مثل انتقاد از سردیس شاعر (همون مجسمه) اشاره می کنه. مگه می شه از یه شیء بی جان انتقاد کرد؟ انتقاد ما باید از فاعل باشه، یعنی از کسی که اون سردیس رو ساخته یا سفارش داده. این اشتباه هم ناشی از عدم دقت به معنی کلمات و ساختار جمله ست.

چرا این خلاصه، حتی برای ویراستاران حرفه ای هم ارزشمند است؟

شاید فکر کنید ویراستارهای حرفه ای که خودشون استاد زبان فارسی ان، دیگه چه نیازی به خلاصه یک کتاب مثل مزخرفات فارسی دارن؟ اما حقیقت اینه که این خلاصه، حتی برای باتجربه ترین ویراستارها هم می تونه حسابی کاربردی و ارزشمند باشه. بیایید ببینیم چرا:

  1. یادآوری سریع نکات: ویراستارها ممکنه هزاران قاعده و نکته تو ذهنشون داشته باشن، اما خب انسان جایزالخطاست! یه مرور سریع و منظم روی مهمترین اشتباهات رایج، می تونه کمکشون کنه که هیچی از قلم نیفته و کارشون همیشه دقیق باشه. این خلاصه یه جور چک لیست ذهنیه.
  2. آشنایی با رویکردهای جدید: رضا شکراللهی با لحن طنز و مثال های روزمره اش، به مباحث کهنه زبان شناسی یه جون تازه بخشیده. ویراستارها با خوندن این خلاصه، می تونن با این رویکردهای نوین و جذاب آشنا بشن و شاید خودشون هم از این شیوه ها تو کارشون الهام بگیرن.
  3. به روزرسانی دانش زبانی با مثال های معاصر: زبان زنده است و مدام در حال تغییر. اشتباهات جدیدی رایج می شن و غلط های مصطلح جدیدی سر و کله شون پیدا می شه. شکراللهی با نگاه تیزبین خودش، این اشتباهات معاصر رو هم شناسایی کرده و بهشون پرداخته. این خلاصه به ویراستارها کمک می کنه تا همیشه دانششون به روز باشه و با جدیدترین مزخرفات زبانی آشنا بشن.
  4. تطبیق با زبان عامه: گاهی ویراستارها اونقدر تو قواعد خشک و رسمی غرق می شن که از زبان محاوره و رایج مردم کمی فاصله می گیرن. این کتاب و خلاصه اش، با مثال های برگرفته از گفتار روزمره، بهشون یادآوری می کنه که زبان زنده مردم چیه و کجاها ممکنه اشتباهاتی از دل همین زبان روزمره سرچشمه بگیره.
  5. مواجهه با چالش های جدید: خیلی از اوقات، ویراستارها با متن هایی سروکار دارن که پر از همین اشتباهات رایجه. این خلاصه بهشون کمک می کنه تا این اشتباهات رو سریع تر شناسایی کنن و راه حل های مناسب رو برای اصلاحشون به کار ببرن.

پس حتی اگه یه ویراستار حرفه ای هستید، خوندن این خلاصه نه تنها اتلاف وقت نیست، بلکه یه ابزار کاربردی و یه تلنگر به موقع برای ارتقاء بیشتر کارتون به حساب میاد.

جمع بندی: سفر به دنیای شیرین و بدون مزخرفات زبان فارسی

رسیدیم به انتهای سفرمون تو دنیای پرنکته و طنزآلود کتاب مزخرفات فارسی رضا شکراللهی. امیدوارم این خلاصه جامع و کاربردی، تونسته باشه یه دید حسابی بهتون بده و مهمترین درس ها و نکات این کتاب رو براتون روشن کرده باشه. دیدیم که درست نویسی و درست گویی تو زبان فارسی چقدر مهمه و چطور می تونه روی کیفیت ارتباطات ما، چه نوشتاری و چه گفتاری، تاثیر بذاره.

یاد گرفتیم که خیلی از اشتباهاتی که فکر می کردیم درستن، یا از روی عادت به کار می بردیم، در واقع مزخرفات زبانی هستن که باید از شرشون خلاص بشیم. از هکسره ی پرحاشیه گرفته تا تفاوت ظریف گذار و گزار، از پرهیز از تکلف تو افعال کردن و نمودن تا اشتباهات ناشی از هم معنایی مثل بر علیه و پس بنابراین. همچنین فهمیدیم که چقدر مهمه حواسمون به کاربرد درست ضرب المثل ها و تفاوت بین تلفظ و نوشتار کلمات باشه.

رضا شکراللهی با قلم شیرین و طنزش، یه راهنمای بی نظیر برای همه ما فارسی زبان ها فراهم کرده تا بتونیم با لذت و خنده، زبون مادریمون رو قشنگ تر و صحیح تر به کار ببریم. یادتون باشه که یادگیری زبان یه مسیر ادامه داره و هیچ وقت متوقف نمی شه. این خلاصه می تونه نقطه شروع خیلی خوبی باشه، اما پیشنهاد می کنم حتماً اگه وقت و فرصتش رو پیدا کردید، کتاب اصلی مزخرفات فارسی رو هم مطالعه کنید. باور کنید که خوندنش پر از لذت و کشف های جدیده و قطعاً از اون دست کتاب هاست که بعد از خوندنش، دیگه هیچ وقت به زبان فارسی مثل قبل نگاه نمی کنید. بیایید با هم کاری کنیم که زبون فارسی هر روز شیرین تر و بدون مزخرفات بشه!

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "مزخرفات فارسی: خلاصه کتاب رضا شکراللهی و درس های اصلی آن" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "مزخرفات فارسی: خلاصه کتاب رضا شکراللهی و درس های اصلی آن"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه