
پویش ملی حامیان فلک الافلاک
پویش ملی حامیان فلک الافلاک، یک حرکت مردمی و رسانه ای بود که سال ۱۳۹۶ با هدف جلب توجه مسئولان به وضعیت قلعه تاریخی فلک الافلاک در خرم آباد شکل گرفت و نگرانی ها درباره آسیب پذیری این گنجینه ملی را به گوش همه رساند. این پویش نشون داد چقدر مردم ایران به میراث شون اهمیت میدن.
قلعه فلک الافلاک، این نگین معماری و تاریخ لرستان، همیشه برای ما ایرانی ها یه چیز دیگه بوده. اسمش خودش داستان میگه: «آسمان آسمان ها». این قلعه، که هر کی پا به خرم آباد میذاره اول از همه سراغش رو میگیره، فقط یه بنای قدیمی نیست، یه تیکه از هویت ماست، یه نماد از صلابت و قدمت این مرز و بوم. اما خب، همین بنای باشکوه هم گاهی وقتا دل آدم رو نگران میکنه. یه وقتایی خطراتی از بیخ گوشش رد میشن که اگه حواسمون نباشه، ممکنه خدای نکرده اتفاقات بدی براش بیفته. یکی از این وقایع، زلزله سال ۱۳۹۶ بود که تکون های اون حسابی دل دوستداران این قلعه رو لرزوند و باعث شد یه پویش بزرگ و مردمی به اسم پویش ملی حامیان فلک الافلاک راه بیفته. این پویش نشون داد چقدر ما مردم ایران، به خصوص لرستانی ها، به این گنجینه ملی حساسیم و چقدر برای حفظش دغدغه داریم.
آسمان آسمان ها در محاصره دغدغه و خطر
اسم قلعه فلک الافلاک واقعاً برازندشه. انگار از همون اول قرار بوده این قلعه، مثل یه ستاره تو آسمون خرم آباد بدرخشه. این دژ کهن، با معماری خیره کننده و تاریخ هزاران ساله اش، نه فقط برای لرستان که برای کل ایران یه سرمایه ملی به حساب میاد. قلعه فلک الافلاک، یا همون دژ شاپورخواست قدیمی، از دوره ساسانیان تا حالا کلی ماجرا به خودش دیده. یه زمانی مرکز حکومتی بوده، یه زمانی زندان، و حالا هم یه موزه و نماد گردشگری مهم برای کشور. این قلعه پتانسیل جهانی شدن هم داره، یعنی اگه حسابی بهش برسیم و مشکلاتش رو حل کنیم، میتونه مثل تخت جمشید و نقش جهان، اسم ایران رو تو دنیا بلندتر کنه.
همین اهمیت زیاد قلعه باعث میشه که کوچک ترین نگرانی بابتش، دل خیلی ها رو بلرزونه. وقتی زلزله سال ۹۶ اومد و لرزش هاش تا خرم آباد هم رسید، مردم و دوستداران میراث فرهنگی فوری نگران فلک الافلاک شدن. این قلعه، با وجود ظاهر محکم و استوارش، آسیب پذیری هایی هم داره که باید حسابی بهشون توجه کرد. همین دغدغه بود که مثل یه جرقه عمل کرد و پویش ملی حامیان فلک الافلاک رو به راه انداخت. مردمی که نشون دادن پای حفظ آثار باستانی شون وایمیستن و نمی ذارن این گنجینه ها آسیب ببینن.
ریشه های نگرانی: چرا مردم نگران شدند؟
شاید برای شما سوال باشه که چرا با وجود اون همه استحکام و عظمت قلعه فلک الافلاک، مردم اینقدر نگرانش شدن؟ قضیه اینه که قلعه فلک الافلاک از سال ها قبل مشکلات خودش رو داشت. زلزله سال ۹۶ فقط یه تلنگر بود، یه بهونه برای اینکه این دغدغه ها بیاد رو و مردم صداشون رو بلندتر کنن.
وضعیت پیشین قلعه: زخمی بر پیکر تاریخ
وقتی از وضعیت پیشین حرف می زنیم، منظورمون فقط چند سال قبل از پویش نیست. قلعه فلک الافلاک سال ها بود که با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کرد. مهمترینشون رطوبت بود، که مثل یه بیماری مزمن، آروم آروم داشت پیکر قلعه رو فرسوده می کرد. ترک ها، نم زدگی ها و آثار رطوبت روی دیوارها، چیزهایی نبود که بشه ازشون چشم پوشی کرد. حتی امام جمعه خرم آباد هم چندین سال قبل از این پویش، زنگ خطر رو به صدا درآورده بود و نسبت به وضعیت قلعه هشدار داده بود.
جدای از رطوبت، ماجرای مرمت ها هم خودش یه قصه دیگه بود. مردم و کارشناسان میدیدن که مرمت هایی که روی قلعه انجام میشه، نصفه و نیمه و گاهی وقتا غیر اصولی هستن. مثلاً ایزوگام کردن سقف قلعه و بیرون زدن میلگردهای فلزی، چیزهایی بود که نه تنها کمکی به قلعه نمی کرد، بلکه نگرانی ها رو بیشتر هم می کرد. اینجوری بود که این بنای تاریخی، به جای اینکه از مرمت سود ببره، ازش آسیب هم میدید.
یه مشکل دیگه هم بحث تملک قلعه بود. قلعه فلک الافلاک در اختیار چند نهاد مختلف بود: ارتش، سپاه، دانشگاه و حتی بخش خصوصی. این مدیریت چندگانه باعث شده بود که وضعیت قلعه از نظر نگهداری و مرمت حسابی مبهم بشه. هیچ کس به طور کامل مسئولیت رو برعهده نمی گرفت و این قلعه بین این نهادها سرگردان مونده بود.
نقش زلزله ۱۳۹۶: تلنگری برای بیداری
زلزله کرمانشاه و لرستان در سال ۱۳۹۶، مثل یه کاتالیزور عمل کرد. اگرچه ممکنه شدت زلزله در خرم آباد به اندازه کانون اصلیش نبود، ولی تکون هاش به اندازه کافی قوی بود که همه رو دوباره به فکر فلک الافلاک بندازه. مردم با خودشون میگفتن: اگه یه زلزله بزرگتر بیاد، چی سر قلعه میاد؟ همین سوال ساده، جرقه اصلی رو زد و نگرانی ها رو از یه دغدغه محلی به یه مطالبه ملی تبدیل کرد. دیگه فقط لرستانی ها نبودن که نگران بودن، پای دوستداران میراث فرهنگی از سراسر کشور هم به ماجرا باز شد.
مسئولان هم مثل مردم لرستان می اندیشند که قلعه آن قدر باشکوه و باصلابت است که با هیچ نم و شکاف و زمین لرزه ای فرو نریزد و ویران نشود، حال آن که مروری در تاریخ بنا نشان می دهد که طی صد سال اخیر، دو برج از برج های آن فروریخته است؛ در سال های ۱۳۲۸ برج شمال غربی و در سال ۱۳۶۲ برج و دیوارهای جنوب غربی که البته هر دو بازسازی می شوند، هرچند با اسکلت بندی فلزی!
پویش ملی حامیان فلک الافلاک: از یک ایده تا فریاد ملی
خب، وقتی مشکلات قلعه زیاد شد و زلزله هم اومد و نگرانی ها رو چند برابر کرد، دیگه نمیشد ساکت موند. اینجا بود که یه عده از دوستداران میراث فرهنگی، دست به کار شدن و یه پویش بزرگ رو راه انداختن. پویشی که قرار بود صدای فلک الافلاک باشه.
تولد یک جنبش: کی و چطور آغاز شد؟
این پویش دقیقاً اوایل آذر ماه سال ۱۳۹۶ شروع شد. دوستداران میراث فرهنگی لرستان، به خصوص کسایی که تو پایگاه خبری گلونی فعال بودن، پیش قدم شدن. آدم هایی مثل رضا ساکی، که حسابی پای کار بودن، نقش پررنگی تو شکل گیری و هدایت این پویش داشتن. اونا دیدن که اگه این قضیه رو ملی نکنن و فقط تو لرستان بمونه، به جایی نمیرسه.
هدفشون این بود که با یه حرکت رسانه ای قوی، فلک الافلاک رو تبدیل کنن به دغدغه همه مردم ایران، نه فقط مردم لرستان. برای همین، از هر ابزاری که میتونستن استفاده کردن: شبکه های اجتماعی، هشتگ ها و ارتباط با رسانه های بزرگ.
اهداف اصلی پویش: مطالبات از گوش تا گوش
پویش ملی حامیان فلک الافلاک، یه سری اهداف مشخص داشت که تو بیانیه ها و پوستراشون مطرح کردن. این اهداف رو میشه اینجوری خلاصه کرد:
- جلب توجه رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور به وضعیت قلعه. میخواستن این موضوع بره تو صدر خبرهای ملی.
- درخواست برای تخصیص بودجه کافی جهت تعیین حریم دقیق قلعه و البته مرمت اصولی و کارشناسی شده اش. این بخش خیلی مهم بود، چون مرمت های قبلی حسابی محل بحث و انتقاد بودن.
- مطالبه آزادسازی کامل حریم قلعه و مدیریت یکپارچه اون. همونطور که گفتیم، چند دستگی تو مدیریت قلعه یه مشکل بزرگ بود. این پویش میخواست فلک الافلاک رو از این وضعیت نجات بده.
این پویش با یه لحن درخواست محور، اما قاطع، از مسئولان میخواستن که علاوه بر اعتبارات برای تعیین حریم قلعه باستانی فلک الافلاک، بودجه کافی برای مرمت و نگه داری این دژ منحصربفرد را نیز در نظر بگیرد. این میل گردهای بیرون زده و مرمت های نصفه و نیمه، بلای جان این بنا شده اند.
سلبریتی ها و رسانه ها: صدای بلندتر، بازتاب گسترده تر
یکی از نقاط قوت این پویش، همراهی چهره های سرشناس و هنرمندانی بود که صدای پویش رو حسابی بلند کردن. اسم هایی مثل باران کوثری، تهمینه میلانی، پرستو گلستانی و هانا کامکار، با انتشار پست و پوستر و متن های حمایتی تو فضای مجازی، باعث شدن که این پویش خیلی سریع دیده بشه و بره تو دل مردم.
رسانه های داخلی هم حسابی هوای این پویش رو داشتن. خبرگزاری هایی مثل ایسنا و صدا و سیما، روزنامه هایی مثل قانون و جام جم، و حتی رادیو جوان، اخبار مربوط به این پویش رو پوشش دادن. این پوشش رسانه ای گسترده، باعث شد که فلک الافلاک و نگرانی ها بابتش، دیگه فقط یه موضوع محلی نباشه، بلکه تبدیل بشه به یه گفتگوی ملی. اینجوری بود که پویش ملی حامیان فلک الافلاک، واقعاً به یه پویش ملی تبدیل شد و تونست به هدفش که رساندن صدای فلک الافلاک به مردم ایران بود، برسه.
واکنش ها و چالش ها: هر کس ساز خودش را می زد؟
هر حرکت مردمی و مطالبه ای که تو جامعه شکل میگیره، معمولاً با واکنش های مختلفی روبرو میشه. پویش ملی حامیان فلک الافلاک هم از این قاعده مستثنی نبود. بعضی ها باهاش همراهی کردن و بعضی ها هم دیدگاه متفاوتی داشتن.
پاسخ های رسمی: تکذیب ها و تهدیدها
وقتی صدای پویش بلند شد و رسانه ها هم بهش پرداختن، مسئولان میراث فرهنگی، هم تو استان و هم تو سطح کشور، مجبور شدن واکنش نشون بدن. خب، طبیعی بود که اول از همه سعی کنن قضیه رو آروم کنن. مدیران میراث فرهنگی استان و کشور، هرگونه خطری برای قلعه رو تکذیب کردن. اونا ادعا میکردن که وضعیت قلعه فلک الافلاک پایدار و مناسبه و مشکلی وجود نداره.
بعضی از مسئولان اومدن توضیح دادن که طرح های استحکام بخشی و آزادسازی حریم قلعه در حال انجامه و اعتبار خوبی هم به این کارها اختصاص پیدا کرده. اما در کنار این توضیحات، بعضی ها هم لحن تندتری داشتن و پویش رو به بزرگ نمایی مشکلات و سوء استفاده از بنا متهم کردن. حتی تا پای تهدید به برخورد قانونی با منتشرکنندگان اخبار کذب هم پیش رفتن. این نوع واکنش ها، یه مقداری فضای کار رو متشنج کرد و باعث شد که گردانندگان پویش، با چالش های تازه ای روبرو بشن.
فرهاد عزیزی، مدیرکل وقت امور پایگاه های جهانی، وضعیت قلعه رو پایدار دونست و گفت: «مشکل تازه ای برای این قلعه تاریخی رخ نداده و این بنای ارزشمند در وضعیت پایداری به سر می برد.» اون حتی به تملک های قبلی قلعه توسط ارگان های مختلف اشاره کرد و گفت که بخش مربوط به ارتش کاملاً آزاد شده و بخش سپاه هم با تفاهم نامه تا سال آینده به طور کامل آزاد میشه.
چالش های درونی پویش: سنگ اندازی ها و سکوت ها
فقط واکنش های رسمی نبود که پویش رو با چالش روبرو کرد. خود پویش هم از درون با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کرد. یکی از مهمترین هاش، عدم موفقیت تو جذب حمایت مالی مستقیم از دولت بود. با اینکه کلی سروصدا شد، اما پول قابل توجهی برای مرمت و نگهداری قلعه به دست نیومد.
یه مشکل دیگه هم این بود که به گفته گردانندگان پویش، از داخل خود استان لرستان، همراهی لازم با پویش نشد. انگار یه عده از مسئولان و حتی شاید مردم، به دلایل مختلف، اونطور که باید و شاید از این حرکت مردمی حمایت نکردن.
همین چالش ها، در کنار فضای غیراخلاقی و امنیتی که به وجود اومد (منظور اتهام زنی ها و تهدیدها بود)، باعث شد که گردانندگان پویش تصمیم بگیرن سکوت موقت کنن. اونا گفتن که نمی خوان قلعه قربانی این فضا بشه و ترجیح دادن که فعلاً عقب نشینی کنن. رضا ساکی، یکی از فعالان اصلی پویش، تو گزارشش نوشت: «ما این پویش را در یک جا متوقف کردیم چون ادامه کار و فضا برای ما و قلعه مناسب نبود. چون فضا به سمتی رفت که ممکن بود قلعه قربانی بشود. ما مستندات خود را ارائه کردیم و برای حرف مان دلیل داشتیم و لذا نخواستیم وارد یک فضای خبری غیراخلاقی بشویم.» این نشون میده که حتی با وجود نیات خوب، گاهی فشارهای بیرونی میتونه جلوی یه حرکت مردمی رو بگیره.
سرانجام پویش: آیا به نتیجه رسیدیم؟
حالا سوال اینجاست: با این همه سر و صدا و حاشیه، پویش ملی حامیان فلک الافلاک بالاخره به اهدافش رسید یا نه؟ اگه بخوایم واقع بین باشیم، باید بگیم که ماجرا یه ذره پیچیده تر از رسیدن یا نرسیدن مطلق به هدف بود.
دستاوردها: فراتر از پول و بودجه
شاید این پویش نتونست فوراً پول هنگفتی برای مرمت قلعه جذب کنه یا همه حریم قلعه رو یک شبه آزاد کنه، اما یه سری دستاوردهای خیلی مهم داشت که شاید از پول هم ارزشمندتر باشن:
- افزایش آگاهی عمومی و ملی: مهمترین دستاورد این پویش این بود که وضعیت قلعه فلک الافلاک رو از یه دغدغه محلی، به یه دغدغه ملی تبدیل کرد. میلیون ها نفر تو ایران، از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی، از وضعیت قلعه باخبر شدن و حساسیتشون نسبت به میراث فرهنگی بالا رفت. این آگاهی جمعی، یه سرمایه بزرگه که به راحتی به دست نمیاد.
- ایجاد فشار بر مسئولان: حتی اگه مستقیم پول زیادی هم به قلعه نرسید، همین که پویش باعث شد مسئولان مجبور بشن واکنش نشون بدن و توضیح بدن، خودش یه فشار غیرمستقیم بود. اونا دیگه نمیتونستن مثل قبل بی خیال باشن و باید به فکر چاره می افتادن.
- تجربه یک جنبش مدنی: پویش ملی حامیان فلک الافلاک، یه تجربه موفق از یک جنبش مدنی تو ایران بود. نشون داد که مردم میتونن وقتی پای میراثشون در میونه، متحد بشن و برای حفظش تلاش کنن. این تجربه میتونه برای پویش های مشابه تو آینده، یه الگو و الهام بخش باشه.
وضعیت کنونی فلک الافلاک: راهی که باید ادامه یابد
بعد از این پویش، اقداماتی برای مرمت قلعه انجام شد. مثلاً مدیرکل وقت امور پایگاه های جهانی میراث فرهنگی، به طرح استحکام بخشی قلعه و ساماندهی محوطه اشاره کرد. همچنین، بخش هایی از حریم قلعه که دست ارگان های دیگه بود، آزاد شد. هرچند که بخش هایی از اون هنوز هم در تملک سپاه بود که قرار شد با امضای تفاهم نامه تا سال آینده کامل آزاد بشه. بحث ثبت جهانی فلک الافلاک هم که از قدیم مطرح بوده، حالا با آزادسازی حریم و مدیریت یکپارچه، بیشتر مورد توجه قرار گرفته.
اما با همه این ها، باید قبول کرد که راه هنوز طولانیه. قلعه فلک الافلاک هنوز هم نیاز به توجه و مراقبت ویژه داره. مشکلاتی مثل رطوبت و ترک ها، حتی اگه همون موقع حاد نبودن، به طور کامل هم از بین نرفتن. همیشه باید حواسمون بهش باشه و اجازه ندیم که این گنجینه بی نظیر، دوباره مورد غفلت قرار بگیره.
درس هایی برای آینده: میراث فرهنگی و قدرت مردم
پویش ملی حامیان فلک الافلاک، فقط یه اتفاق گذرا نبود. درس های مهمی داشت که میتونه چراغ راه آینده باشه، هم برای مسئولان و هم برای مردم.
اول از همه، این پویش نشون داد که جامعه مدنی و مردم دغدغه مند، چه نقش حیاتی ای تو حفاظت از میراث ملی دارن. اگه مردم پای کار نباشن و صداشون رو بلند نکنن، خیلی از گنجینه های تاریخی ممکنه زیر غبار فراموشی برن یا به دست بی توجهی از بین برن. میراث فرهنگی فقط مال دولت نیست، مال تک تک ماست.
دوم، ضرورت شفافیت و گفت وگوی سازنده بین مسئولان و فعالان. وقتی مسئولان به جای شنیدن دغدغه های مردم، شروع به تکذیب یا حتی تهدید میکنن، فضا امنیتی میشه و راه برای همکاری بسته میشه. باید یه پل ارتباطی قوی بین این دو گروه وجود داشته باشه تا بتونن مشکلات رو با همفکری حل کنن. اینکه رضا ساکی اشاره میکنه «امیدوارم مدیریت جدید میراث لرستان بعد از شنیدن دغدغه روزنامه نگاران بلافاصله از واژه شکایت استفاده نکند»، نشون دهنده اهمیت این موضوعه.
سوم، لزوم تخصیص بودجه کافی و مدیریت یکپارچه برای آثار تاریخی. اگه دولت واقعاً میخواد آثار باستانی حفظ بشن، باید بودجه کافی براشون در نظر بگیره و مهمتر از اون، یه مدیریت واحد و قوی برای این آثار بذاره. چند دستگی تو مدیریت، همیشه باعث ضعف و آسیب میشه.
آخرین درس هم اینه که چطور میشه از تجربیات این پویش برای آینده بهره برد؟ اگه یه پویش به خاطر بعضی فشارها مجبور به سکوت موقت شد، این به معنی شکست نیست. باید یاد بگیریم که چطور تو شرایط سخت، به روش های دیگه کار رو ادامه بدیم و از تجربه های تلخ هم درس بگیریم. هدف اصلی حفظ بناست، نه فقط سروصدا کردن.
نتیجه گیری: فلک الافلاک، نماد پایداری و امید
پویش ملی حامیان فلک الافلاک، یه قصه از دغدغه، تلاش و همت مردمی بود برای حفظ یه تیکه مهم از تاریخ و هویتمون. شاید این پویش همه آرزوها رو برآورده نکرد، اما به قول معروف، «هر کو نکاشت، ز کشت دیگران بهره مند نخواهد شد.» این پویش، بذر آگاهی رو کاشت و نشون داد که مردم ایران چقدر به میراثشون اهمیت میدن.
فلک الافلاک، این قلعه باستانی و پرافتخار، همیشه پابرجا مونده و حتماً با هوشیاری ما و تلاش مسئولان، همیشه هم پابرجا میمونه. اما این پایداری، نیاز به تداوم هوشیاری و حمایت ما مردم داره. تک تک ما مسئولیم که از گنجینه های ملی مون دفاع کنیم و نذاریم که هیچ خطری، چه طبیعی و چه غیرطبیعی، بهشون آسیب بزنه.
بیاید همیشه حواسمون به فلک الافلاک و بقیه آثار باستانی کشورمون باشه، چون اینا فقط یه مشت سنگ و آجر نیستن، اونا روح و جان تاریخ ما هستن. با هم میتونیم این گنجینه ها رو برای نسل های آینده حفظ کنیم و پرچم مسئولیت پذیری جمعی رو بالا نگه داریم.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "پویش ملی حامیان فلک الافلاک | حمایت از قلعه باستانی" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "پویش ملی حامیان فلک الافلاک | حمایت از قلعه باستانی"، کلیک کنید.