و حرفه او چیست؟ فروش برای کسب سود باید فروخته شود. حالا دین فروشی یا ایسک فرقی نمی کند. آبروی سرزمین خود را به حراج بگذارید یا شهرت هنرمندان، نویسندگان و دانشمندان را به حراج بگذارید. مهم فروش است. نمی دانم متوجه شده اید یا نه، اما اگر ندیده اید، آن را تماشا کنید. من در مورد اولین نشست خبری رئیس جمهور صحبت می کنم. خبرنگاران پرسیدند. از روابط خارجی گرفته تا گرانی نان. از شکستن حصار تا هدایت وضعیت گشت. کاهان درباره بازگشت آشوبگران گفت. یعنی چیزی که جز برادران مومن ما هیچکس به آن فکر نمی کرد. و البته در خور جواب شنیدند. اما آیا فکر می کنید آنها می ایستند؟ آنها تلفنی برای گوش دادن ندارند. آنها دهان برای زندگی هستند. آنها نمی خواهند پاسخی بشنوند یا قانع شوند. آنها می خواهند شما را به دردسر بیندازند و اگر موفق نشدند سریعاً به یاری خود می روند. برادران محترم ما در صدا و سیما البته شرط اخوت را به جا می آورند و یک بار دیگر موضوع فتنه را در قالب سوال برای مخاطبان مطرح می کنند. در واقع اگر این موضوع وجود نداشت این دوستان وفادار چه بهانه ای برای شکست دولت جدید داشتند؟
بیتردید فردی بیکار و بیمار که ناچار به تخریب و توهین به دیگران است و تمام وجود خود را در گرو انکار دیگران میبیند، بهانهای برای ادامه زندگی مییابد، اما افتادن در پدیدهای به نام فتنه نشان میدهد که دستانش بسیار خالی است. پزشکان این روزها آنقدر عقل خود را هدر داده اند که نمی توانند او را به جنایات رایجی که دیگران را متهم می کنند متهم کنند. او بیش از هر کس دیگری به تشییع جنازه می رفت. او به مکان های بلند می رفت. او احترام کافی برای چین و روسیه به دست آورده است. او پشت سر دولت قبل حرف بد و نادرستی نزد و به طور خلاصه به این موضوع پرداخت که گزک به دست گروه زشت نمرده است. اما به همان اندازه که او مورد توجه قرار گرفت، دوستان وفادارش نیز مورد توجه قرار گرفتند تا از بیابان کوهی بسازند و کشور را به دردسر بیندازند. آنها موجوداتی هستند که فقط در شرایط بحرانی کنونی می توانند زنده بمانند. رژیم غذایی آنها آشفتگی و سردرگمی است. زندگی آنها به مرگ دیگران بستگی دارد. حتی اگر دیگری نباشد، او را خلق می کنند تا با انکار او، خود را ثابت کنند.
مدافعانی که ظرف یک سال کشور را به درگیری شهریور 1401 رساندند، اکنون نگران وحدت ملی هستند. و ما، ادریک، وحدت ملی؟ نظر شما در مورد این کلمات چیست؟ خوردن نان دوقطبی شدن برای جانشان و طرد و منزوی کردن دلسوزترین و گرانقدرترین فرزندان این سرزمین و آن وقت حق آن است که چاره ای سیاه تر و سخت تر از سنگ قزوین بخواهیم. اما اتحاد این دو رسانه ورشکسته که هم نان بیت المال را می خورند و هم از مال مسلمانان می خورند دو چیز را نشان می دهد. اول جای سعادت است زیرا سند دست و دلشان خالی است. از بین این همه تدابیر ریز و درشت، قرار یکی دو نفر مهم بوده و به آن مشغول بوده اند، یعنی چیزی درست به دست نیاورده اند و از هر طرف به دیوار زده اند. رفته اند اما مورد دوم کمی نگران کننده است، زیرا همانقدر که ناتوانی این دشمنان قسم خورده دولت و ملت را ثابت می کند نشان می دهد که این آقایان برای رسیدن به اهداف خود دست به هر کاری می زنند. آنها برای رسیدن به اهداف خود حاضرند کارهای زیادی انجام دهند. شما باید بترسید، بله ترس از موجوداتی که حد و مرزی ندارند شرط عقل است، اما در عین حال از دولت و شخص آقای بهزیکیان نیز باید در برابر این گونه توطئه ها تردید کرد. اگر دولت آقای مدزیکیان می خواهد به وحدت ملی دست یابد، چاره ای جز جایگزینی تاجران و تاجران درگیری و تفرقه ندارد. خدا خیرت بده
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نبرد ناگزیر پزشکیان با کاسبان فتنه" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نبرد ناگزیر پزشکیان با کاسبان فتنه"، کلیک کنید.