به گزارش نارنجی، وقتی به پله ها رسیدند با جسد خون آلود نظافتچی ساختمان روبرو شدند. در حالی که نمی دانستند چه کسی به نظافتچی ضربه زده است، یکی از همسایه ها گفت: همین الان که به سمت ساختمان می رفتم، سوروس – یکی از همسایه ها – را دیدم که با لباس های خون آلود از جلو در بیرون آمد و آمد داخل ساختمان آنقدر ترسیده بود که سلام نکرد و بیرون دوید.
روزنامه ایران نوشت: با مشاهده جسد نظافتچی، بازرس جنایی پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم بلافاصله راهی محل شدند. در بررسی های اولیه کارشناسان پزشکی قانونی مشخص شد مقتول بر اثر ضربات متعدد چاقو کشته شده است.
مدیر ساختمان در ادامه تحقیقات گفت: این فرد نظافتچی ساختمان است و ماهی یک بار برای نظافت ساختمان به اینجا می آمد و امروز روز کارش بود. صدای دعوا را روی پله ها شنیدم، ساعت ها گذشت، جسد خون آلودش را پیدا کردم.
با توجه به صحبت های همسایه ای که سروش را در آن موقعیت فراری دیده بود، احتمال ارتکاب جرم بیشتر شده است. به همین دلیل ماموران تحقیقات برای یافتن سروش را آغاز کردند اما 7 ساعت پس از قتل نظافتچی ساختمان، مرد جوانی به کلانتری جنوب تهران رفت و وقتی مقابل مامور امنیتی قرار گرفت، گفت: من هستم. یک قاتل. امروز مرتکب قتل تصادفی شدم و نظافتچی ساختمانمان را با قیچی کشتم. وجدانم لحظه ای مرا رها نکرد و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.
پس از اعترافات مرد جوان، ماموران به اظهارات وی پرداختند و با دستور بازپرسی، جوان متهم در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت و تحقیقات از وی ادامه دارد.
به صحنه قتل برگردید
چرا نظافتچی را زدی؟
او کارش را خیلی خوب انجام نمی داد. بعد از رفتنش هر بار همسرم شاکی می شد که در و پله ها را تمیز نمی کند. همسرم درست می گفت، کارش واقعا تمیز نبود. فقط مشق شب بود. هر چقدر به او تذکر دادیم گوش نکرد. چند بار تصمیم گرفتم به مدیر ساختمان بگویم، اما به من گفتند ممکن است اخراج شود و اخراج شود.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
من خیاط هستم، آن روز چرخ خیاطی همراهم بود. کار را ترک کردم و به خانه آمدم. نظافتچی را دیدم که روی پله ها کار می کرد. وقتی وارد زیرزمین خانه مان شدم، متوجه شدم که هنوز کارش را درست انجام نمی دهد و همه جا کثیف است. با او تماس گرفتم و برای اولین بار به او تذکر دادم و از او خواستم آن را با احتیاط تمیز کند، اما او ناگهان اعتراض کرد و گفت: چقدر پول می خواهی به من بدهی که اینقدر توقع داری؟ به او گفتم اگر ناراضی هستی مسئولیت را قبول نکن، تو مسئول کارت هستی، اما او پاسخ داد به اندازه درآمدم کار می کنم. همین موضوع باعث درگیری بین ما شد و در یک لحظه عصبانیت با قیچی که همراه داشتم چند ضربه به او زدم اما با دیدن او در آن وضعیت ترسیدم و فرار کردم.
کی فهمیدی کشته شده؟
من شک داشتم که او آسیب دیده است، بنابراین به خانه برگشتم و پنهان شدم تا بفهمم حال او چگونه است. حضور پلیس و پلیس عادی بود، با خودم گفتم مجروح شده است. اما پس از چند لحظه از مردمی که در آنجا جمع شده بودند شنیدم که او به قتل رسیده است.
چگونه خود را معرفی کردید؟
عذاب وجدان لحظه ای مرا رها نکرد. تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم چون می دانستم فرار بی فایده است و دیر یا زود گرفتار می شوم اما بسیار متاسفم و به دلیل یک لحظه عصبانیت زندگی خود و خانواده ام را تباه کردم.
21302
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "مرد خیاط، نظافتچی ساختمان را با قیچی کشت" هستید؟ با کلیک بر روی اجتماعی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "مرد خیاط، نظافتچی ساختمان را با قیچی کشت"، کلیک کنید.