در مداحی های کربلا ؛
عضو دانشکده دانشگاه در فرم ماسناوی در قالب Masnavi در Eulog نوشت.
به گفته نارنجی ابولفازل فیروزی پزشک میستیسم و عضو دانشگاه آزاد دانشگاه آزاد دانشگاه اسلامی دانشگاه اسلامی ماتناوی (صلح) او) در صورت تولد پیامبر (صلح صلح) باشد. بشر
دانشمند عشق
گل یاس گل و گل یاس و گل یاس
هیچ عاشق مانند عباس نیست
بوی بوی یاس
گل ماه بازار گل
رستاخیز آن
تلاش
زیتون حق جانباز دین
دنیا را دوست ندارم
کجا دیگر در کنار
Cho Abbas Ali Li Mehr و به زور
در Stampa مؤمنان در تورم
کافه تریا کافه محتاط
همانطور که سنگ در جنگ است
همان باغ
همان دست
ترسیم شده توسط صداقت
معلم حریم خصوصی
یکسان
کیف ام آل -بنین به معنی ؛ Abal Fazl!
چو حیدر زولیمین به معنی ؛ Abal Fazl!
میانگین “ناپدید القامار” ؛ Abal Fazl!
خطرات خطرناک ؛ یعنی Abal Fazl!
خوشی
ییل سوار تا نظامی و مربع است
طنین انداز “الله اکبر”
امن
در حال فرو رفتن
سپاهسالار خلیج
ممکن است فرخ لاگا سرو
دانشمند خدا
قشر عباس عشق
سبز عشق عباس را روشن می کند
هلا سردار میر عشق!
که صداقت خود را دارید!
شلاق شبانه شباب!
کدام سوخت برچسب لاله بر روی سوزش!
چه بگوییم؟! Kands ساده می شود.
حسین از مرگ شما می ترسد!
گرمی خون خدا بود
پناهندگان از هم جدا شدند
هیچ کس نمی خواست
نزدیک تر ناجوانمردانه باشد
همه لرزها ساکت بودند
همه دشمنان شکست خوردند
شما مه شام تاریک گرفتید
شما امید و امید دارید
زایناب در اوقات فراغت بود
فقدان او از
در پشت کوه انتظار داغ است.
امیدوارم امیدوارم امیدوار باشم
شرم او آب آب بود
باتری غیرمعمول بود
دمی مطالعه نکنید.
که شما تشنه بودید و من لب ندارم!
عشق خیلی دوست داشتنی
که زندگی شما آلوده به آب نبود!
نمی تواند با آن گلی همراه باشد
اگرچه بوسیدن روی زمین
Thinger Euphrates از مشک شما
و نوشیدن آب از اشکهای شما
دستان تو در دست خدا بود؟!
آیا او دوست داشت که دوست داشته شود؟!
چرا آنها دست خدا را قطع کردند؟!
و رحمت مهربان قطع شد؟!
Tir -tir -koxy Musk
مثل Golshan شما را به شما دامن زده است!
بگذارید دوباره بمیرم زیرا او این کار را کرد؟!
آیا او باغ را لاله می کند؟!
ییل ناخواسته چون توسط توپ نادیده گرفته شد
دیدن چشم خورشید خونریزی داشت
سرش زیرا او شاهرا را روی چمن دید
خدا در چشمان زهرا دید
CHU Code “یا Ames!” سر عباس
شما مانند سرور عباس به نظر می رسید
تاریخ به سرعت به او رسید
دو دست او و بوی بوی کرد
خیلی سوندینگ و آن
این زندگی جهان را رقم زد!
fetad از اسب بالینی برادر
نارنجی و نارنجی را برای جمع آوری ماهصر می شکند
«سرو رایگان در آن
خیلی نگاه کن چون ابر بهار “(1)
«ابر دریای غم و اندوه
کوه سید به کوه “(1)
“Z. روی باد
کرد با خاک راست “(1)
طناب گوش به صورت ساده
زمین از خون جان رفت زیرا او پر بود!
چه بگوییم؟! راهش
خدا از چشمان زهرا در آغوش می گیرد!
هنوز در بازار دیوانه گرم است
و دستانش قلم با خون است
هنوز از چادر ال فمان
بیا یا عمو!
همه لاله ها از خون او هستند
حضرت مزدار مزدا.
vîvî
آینه آینه
فرات و دجله لب های او هستند
میر و مرد
صدای قلب اوست
و نور از خانه او خارج است
تمام خدمات در سایه اوست
خورشید همسایه همسایه اش است
شقایق همه آینه اوست
صداهای صدای شکم او
Banafsheh درخشش او آبی است
و جایی که لاله به سر می آید. پرچم اوست
دو نفر از دوستداران جهان
زندانی
“نه” نوا از انگشت اوست
بهار باغ او شعر در غم و اندوه اوست!
حدیث
آهنگ آن در کربلا!
میکروب ها Veliions No. 1 (1-4) از ماتناوی “Khosrow and Shirin” خردم
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "علمدار سپاه عشق عباس(ع) – خبرگزاری نارنجی" هستید؟ با کلیک بر روی اجتماعی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "علمدار سپاه عشق عباس(ع) – خبرگزاری نارنجی"، کلیک کنید.