هیچ راهی برای بیان اظهارات از تاریخ تاریخ سیاسی ایران برای استفاده از آن وجود ندارد. ممکن است درگیری و خسارت زیادی وجود داشته باشد ممکن است فرصتی برای مطالعه دقیق نداشته باشد.
البته دیدن این جنایت بسیار مهم است اما سؤال این است که آیا از سرگرمی جلوگیری نمی شود یا حداقل؟
برای پاسخ به این سوال یکی از چهار سال پیش انتخابات 2005 باید برگردانده شود. اکنون که 20 سال به مدت 20 سال فراتر رفته است و سازندگان وی اکنون زنده هستند مسئله می تواند دقیق تر باشد.
در انتخاب 84 هر دو جناح سیاسی برای اولین بار در کنار هم ایستاده اند. آقای ماروبوبی مصطفی موین و محسن نارنجی آلیزاده در جناح اصلاح طلب حضور داشتند و در این جلسه آقای لاریجانی غالیباد و احمدی نژاد حضور داشتند. هاشیمی رافسانجانی نیز چهره ای متوسط داشت و در اردوگاه های چپ و راست طرفین وجود داشت.
در بین 7 نامزد نامزد ناشناخته و ناراحت کننده وجود نداشت. دولت دولت وی به فرماندار فرماندار آبان و دو سال تهران بازگشت. اگرچه تأیید وی در همان زمان بود از سیاست سؤال شد و او کمی اعتقاد داشت که این “رئیس جمهور سیاسی” است اما وی با تأیید کامل مشکلات اساسی روبرو شد.
ممکن است اصلاحات و اصلاحات اساسی برای غیبت وی به دلیل عدم وجود افراط گرایان چپ و راست و راست انجام شود و بنابراین انتخابات را منهای هاشمی تعریف کرد.
بنابراین هواداران کاروبی و موین فکر می کردند که رقابت اصلی بین آنها بوده است. حمایت از این ایمان همچنین قربانی دولت دولت سید محمد خاتامی در زمینه های اقتصادی و سیاسی (در سمت راست) است.
خطای اصلی اصلاح طلب در اینجا بود و اگر او نمی توانست نمونه ای باشد او صبور نبود. اگر کاروبی و کاروبی با هم دوست بودند اگر به مرحله دوم بروند انتخابات دیر می شود. در این حالت هاشمی رئیس جمهور شد و آنچه محصول ائتلاف Karrobi از گوشه و کنار آمده است بازی به محمود احمدی نژاد نخواهد رسید. اما چه اتفاقی افتاد
احمدی نژاد بازی را با افکار عمومی کلاسهای معلول می دانست. برخلاف اصلاح طلبان که بازی را در طبقه متوسط پیدا کردند او خود را به پایین عرشه ها تبدیل کرد. اما این فقط دلیل موفقیت نبود. هنر احمدی نژاد برای حمایت از سطح وثیقه سطح زیرزمین و همچنین حاکمان بخش اساسی بود.
حادثه ای که بین 84 تا 88 با آن روبرو بودیم دو قطبی شدت گرفت که او می تواند ایجاد کند. یک اصلاح طلب و نرم و خشن (منابع هاشمیت) و بخش کوچکی از اصلی و دیگر سیاسی یا منافع اصلی و مخالف تشکیل و مخالفت شد.
نتیجه این شد که احمدی نژاد احمدی نژاد احمدی نژاد به عنوان یک جنبش انقلابی انقلابی و در حل و فصل سنگین که هر مخالفت یک انقلاب از مخالفان جرگه محسوب می شود. وی توانست مفهوم رأی خود را در انتخابات کشف کند به معنای نابودی سیستم و انقلاب است.
احمدی نژاد به همان روش دو قطبی فعلی و با مشارکت (یا در ریخته شده Rhythom) کشیده شده بود.
افراد زیادی بودند که به Unadequaciya Ahmadinejad علاقه داشتند اما در شرایط دو قطبی آنها نمی خواستند آن را درک کنند یا آن را مناسب بدانند. در واقع احمدی نژاد یک پا بر روی بازوهای اصلی و اندامهای فوقانی بدون کمترین هزینه است. درست است که تنها چند ماه بعد سفرهای او کار خود را انجام داد اما او وقت خود را به دست آورد.
با این کار او به راحتی می توان نتیجه گرفت که 88 انتخابات تنها یک نفر اهدا شد و احمدی نژاد احمدی نژاد شد. اما از دست دادن او نه تنها مخالفت وی (Mîr از این رو Mousein Mousavi) و اصلاحات بود بلکه کل سیستم به دلیل شرایط دو قطبی فعلی بازی را از دست داد.
اصلاح طلبان و نامزدها چه بودند و چه عواملی در ماه های طولانی اذیت می شدند و چرا ما گرفتار و ایمان به زندان و غیره کردیم. اما محصول همه آنها یک رویداد عالی در حساب احمدی نژاد بود.
برای جنبش اساسی فعلی مهم نیست و پس از 16 سال اما شکست انتخابات اکنون در بازداشت حضانت در همان زمان چهره وی نیز در بازداشت نشان داده می شود.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "رفع حصر از کروبی، حصر برای احمدی نژاد" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "رفع حصر از کروبی، حصر برای احمدی نژاد"، کلیک کنید.
